loading...

حسام قدس

بازدید : 95
سه شنبه 23 اسفند 1401 زمان : 0:39

افزایش خلاقیت کودکان، بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان و عوامل موثر بر خلاقیت کودکان در این مقاله ذکر شده است بنابراین آن را از دست ندهید.

بسیاری از مردم گمان می کنند که خلاقیت یک ویژگی بالفطره و ذاتی است که کودکان در هنگام تولد می توانند این ویژگی را داشته باشند یا فاقد آن باشند. همانگونه که تمام کودکان از سطح هوشی یکسانی برخوردار نیستند، میزان خلاقیت یکسانی نیز ندارند، اما در واقع خلاقیت بیشتر نوعی مهارت است تا یک ویژگی بالفطره و ذاتی و ارتقای سطح آن در کودکان نوعی مهارت برای والدین محسوب می شود.

در ای مقاله تمام راه های افزایش خلاقیت کودکان و اهمیت این نکات ذکر شده است بنابراین آن را از دست ندهید.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

  1. مطابقت دادن کلمه و عکس
  2. نامگذاری ابرها. باهم به ابرها نگاه کنید و حدس بزنید که شبیه چه چیزی هستند.
  3. گنج یابی. می توانید وسیله ای را در حیاط خانه پنهان کنید و با دادن نقشه ای به او بخواهید تا آن را پیدا کند.
  4. داستان های کلاسیک کودکان را باهم بخوانید و پایان آن را تغییر دهید.
  5. بازی اختراع کنید. از فرزند خود بخواهید تا بازی جدید با قوانین متفاوتی بسازد.
  6. وانمود بازی. از او بخواهید تا وانمود کند شخص دیگری است.
  7. داستان نویسی و شعر گفتن
  8. با لگو شکل های جدیدی بسازید و کاربرد آن را شرح دهید.
  9. خاطرات را بازسازی کنید.
  10. چه می شد اگر؟. این بازی به شدت خلاقانه می باشد به طور مثال از آن ها بپرسید چه می شد اگر خورشید هرگز غروب نمی کرد؟ چه می شد اگر۲ متر قد داشتی؟ چه می شد اگر شب همه جا روشن می شد؟

افزایش خلاقیت کودکان

خلاقیت یک عنصر کلیدی در سلامتی، شادی و هم چنین هست اصلی در تمرین و کار با کودکان است. خلاقیت تنها محدود به حوزه های هنری و موسیقی نمی شود بلکه وجود خلاقیت برای فعالیت در زمینه هایی مثل علوم تجربی و ریاضیات نیز ضروری است و حتی به نوعی با سطح هوش اجتماعی و هیجانی نیز مرتبط می باشد. افراد خلاق اکثرا انعطاف پذیرتر هستند و از پس مشکلات به راحتی بر می آیند و این ویژگی آن ها را قادر می سازد که خود را با پیشرفت تکنولوژی راحت تر منطبق کنند و از مزایای آن بهره مند شوند.

بسیاری از محققان معتقدند که تجربه های کودکی ما به صورت بنیادی مانع گسترش و توسعه ی خلاقیت در وجودمان شده است. کمپانی های تولید کنندۀ اسباب بازی و سرگرمی، شخصیت کودکان را به شکلی از پیش ساخته شکل داده است بطوری که با تصاویر و طرح ها تصور را مانع می شوند. کودکان دیگر نیازی به تصور شمشیر و بازی ندارند آن ها می توانند جنگ ستارگان بازی کنند که در آن تمام روش ها و نقش ها از پیش تعیین شده است.

در اینجا ایده هایی را برای افزایش خلاقیت کودکان در کودکان ارائه می کنیم:

۱. منابع لازم را فراهم کنید.

منبع اصلی در اینجا زمان است. کودکان به زمان زیادی برای برای بازی های بدون ساختار، کودک محور و تصوری نیاز دارند که این مسئله هیچ ارتباطی با ابزارهای تجاری و اسباب بازی های مختلف ندارد.

فضا نیز هم چنین یکی از منابعی است که کودک شما به آن نیاز دارد. اگر که نسبت به پراکندگی وسایل خلاقانه در خانه حساس هستید هستید مکان مشخصی را در اختیار کودکتان قرار دهید تا بتواند وسایل خود را در هم بریزد مثل اتاق کوچکی که در آن لباس عوض می کنید، مکانی در گاراژ برای نقاشی کشیدن و یا گوشه ای از اتاق پذیرایی برای چیدن لگوها.

اگر دفعه ی بعد کسی تمایل داشت که هدیه ای برای کودکتان بخرد و از شما پیشنهاد خواست از او بخواهید که وسایل هنری، دوربین های ارزان قیمت و یا لگو بخرد و این ها را در سطل اسباب بازی ها قرار دهید که کودکتان بتواند با آن ها به راحتی بازی کند.

۲- خانه خود را به آزمایشگاهی برای ایجاد خلاقیت تبدیل کنید.

علاوه بر این شما برای ایجاد محیط های خلاقانه، نیاز دارید که اتمسفر و جوی خوب برای پرورش خلاقیت کودک ایجاد کنید.

به دنبال حجم بالایی از ایده های مختلف و متفاوت برای افزایش خلاقیت کودکان باشید اما اجازه بدهید که کودک ایده هایی را که به ذهنشان می رسد را به راحتی مطرح کنند. برای مثال می توانید برای تعطیلات آخر هفته کودکتان فعالیت ها و ایده های مختلفی داشته باشید و کودکتان را تشویق کنید که فعالیت هایی را که قبلا انجام نداده است برای اولین بار انجام دهد. مشخص نکنید که کدام فعالیت عملی و یا کدام غیر عملی است و اینکه کدام تصمیم بهترین و یا کدام یک بدترین است.

تمرکز فعالیت های خلاقیتی باید روی روی فرآیند باشد: فرآیند تولید ایده های جدید.

کودکان را برای انجام کارهای اشتباه و شکست خوردن تشویق کنید. کودکانی که مدام ترس از شکست و مورد قضاوت قرار گرفتن توسط دیگران را دارند نمی توانند افکار خلاقانه خود را پرورش دهند و آن ها را در سطحی محدود نگه می دارند. اشتباهاتی را که خود اخیرا تجربه کرده اید با آن ها در میان بگذارید تا بدانند که اگر مرتکب اشتباهی شدند مسئله ی بزرگی نیست و ممکن است برای هر انسانی اتفاق بیفتد. خندیدن به خود زمان شکست یکی از عادات شاد زیستن است.

ابتکارات و یا خلاقیت ها را جشن بگیرید. دیوارهای خانه یا اتاق خود را با پوسترها و تصاویر هنری بپوشانید. با کودک خود دربارۀ هنرمندان، موسیقی دان ها و دانشمندان مورد علاقه ی خود صحبت کنید. اگر از تماشای یک اثر هنری، معماری و یا گوش دادن به موسیقی خاصی احساس اشتیاق و علاقه می کنید دربارۀ آن با کودکتان صحبت کنید.

از تکنولوژی های جدید مثل توییتر و یا دیگر شبکه های اجتماعی استقبال کنید تا کودک شما بتواند به راحتی انتخاب کند، نه اینکه از آن ها بترسد و کناره گیری کند.

۳- به کودکتان آزادی و استقلال عمل دهید

به آن ها آرادی دهید تا بتواند ایده های خود را بیان کند یا کاری که می خواهند را انجام دهند. در واقع به شکلی رئیس مأبانه با آن ها رفتار نکنید. سعی کنید ترس خود را متوقف کنید.

محدود کننده های بیرونی در صحبت کردن می توانند باعث عدم انعطاف در فکر کردن شوند. طی یک مطالعه، حتی توصیف اینکه چگونه تکلیف انجام شود نیز میزان خلاقیت کودک را کاهش می دهد.

۴- تشویق کتاب خوانی

کودکان را برای خواندن کتاب های لذت بخش و شرکت در فعالیت های هنری تشویق کنید. زمان تماشای تلویزیون را محدود کنید تا اتاق به فضایی تبدیل کنید برای انجام فعالیت های خلاقانه مثل تمرین یک نمایشنامه، یادگیری نقاشی و یا خواندن کتابی از نویسنده مورد علاقه کودکتان.

۵- تشویق به بیان نظرات

به کودکتان این فرصت را بدهید که افکار یا مخالفت خود را با شما بیان کند. آن ها را تشویق کنید به دنبال راه حل مختلفی برای یک مشکل باشند و آن را به روش متفاوتی انجام دهند. وقتی یک مشکل را با موفقیت حل کردند از آن ها بخواهید راه حل دیگری نیز برای حل آن پیدا کنند.

۶- جایزه ندهید

برای اینکه کودکان خلاقیت خود را بروز دهند به آن ها جایزه ندهید، دخالت های تشویقی در فرآیند خلاقیت باعث کاهش کیفیت و عدم انعطاف پذیری افکار خلاقانۀ کودکان می شود.

به کودک اجازه دهید فعالیت های خلاقانۀ خود را به صورت غریزی و آزادانه بروز دهند و آن ها را عملی کنند، نه اینکه شما برای انجام عملی خلاقانه مثل نواختن پیانو جایزه ای تعیین کنید و او با انگیزۀ دستیابی به جایزه این کار را انجام دهد. اجازه دهید او کاری را انجام دهد که از آن لذت می برد.

۷- بر تلاش تایید کنید نه نتیجه

سعی کنید نسبت به اینکه هدف کودک شما چیست و در نهایت به چه چیزی می خواهد برسد اهمیت کمتری بدهید. و تاکید بیشتر شما بر روی فرایند باشد تا محصول. در واقع فرایند مهم است تا محصول نهایی.

یکی از راه هایی که شما می توانید مورد بالا را عملی کنید پرسیدن سوال هایی از قبیل آیا از انجام این کار لذت می بری؟ آیا این کار را به اتمام رساندی؟ چرا انجام کار برای تو لذت بخش است؟

۸. از آن ها سوال بپرسید

یکی از راه های اصلی رشد تفکر خلاق در کودکان ترغیب آن ها به سوال پرسیدن است. هر زمان که با آن ها وقت می گذرانید، از آن ها سؤالاتی بپرسید که چرا آسمان آبی است؟ چرا آب اقیانوس امواج دارد درحالی که آب دریاچه ها یا برکه اینگونه نیست؟ جاذبه چگونه کار می کند؟ و غیره. توضیح چنین چیزهایی ببه آن ها کمک می کند که کنجکاو شوند و در نتیجه مهارت تخیل آن ه ارا تقویت شده و توانایی حل مسئله را یاد می گیرند.

منبع : افزایش خلاقیت کودکان | ۱۱ راه طلایی + ۱۲ بازی

بازدید : 119
چهارشنبه 17 اسفند 1401 زمان : 14:50

خانم ها و آقایان باید بهترین پوزیشن جنسی برای اولین دخول و کاهش درد آن آشنا شوند.

آیا تا به حال فکر کرده اید که بهترین حالت برای هر دو طرف برای لذت بردن حداکثر از رابطه چیست؟

چندین بار، این سوال از زوج هایی است که بهترین پوزیشن های جنسی را با بیشترین لذت انجام می دهند.

پوزیشن چیست؟ در مقاله زیر ممکن است توضیحی جامع از این موضوع ارائه شود.

متأسفانه اکثریت مردم نگرش کاملا نسبت به جنس دارند زیرا فکر می کنند بدن عامل مهمی در لذت جنسی هستند.

اگر عامل اصلی کنترل روند جنسی از ابتدا تا انتها ذهن و مغز باشد، بنابراین خشم و لذت جنسی در نهایت پس از ذهن، ارگاسم اتفاق می افتد.

پوزیشن جنسی برای اولین دخول و مقابله با درد

دیدگاه افراد در مورد پوزیشن جنسی

هر شخص، بسته به تخیلات جنسی و یا فانتزی جنسی، یک تصویر جنسی در ذهنش به تصویر می کشد.

این دقیقا همان چیزی است که یک فرد لذت می برد وقتی که او از نظر جنسی بررسی می شود، که ممکن است به یک وضعیت جنسی خوشایند برای یک فرد منجر شود.

اما برای شخص دیگری خوب است، یا برخی از مردم از دیدن واکنش همسر خود لذت می برند

شاید برای یک زن در فانتزی جنسی او، لذت بردن از رابطه در وان حمام است.

شاید برای یک زن دیگر، رابطه روی صندلی، لذت بردن از یک رابطه عالی است، و برای دیگران، هیچ قاعده کلی دیگری برای شخص دیگری وجود ندارد، و مردم باید به فانتزی های جنسی خود مراجعه کنند و آنها را تمرین کنند.

از دیگر مسائل مهم، اشتباه رایج زوج ها این است که آنها در تلاشند و تلاش می کنند تا در همان زمان به ارگاسم برسند.

اگر این نگرش صحت نداشته باشد، سطح میل جنسی، تحریک پذیری، لذت جنسی و مدت زمان ارگاسم در مردان و زنان متفاوت است.

شما نمی توانید با این تفاوت ها مبارزه کنید، اما باید رفتار را کنترل کنید.

برای درک جامع تر، نکات زیر را در نظر بگیرید.

اما گاهی اوقات برخی از شرایط جنسی که برای شما لذت بخش هستند، وجود دارد اما برای همسر شما نیاز به توافق دو طرفه است تا زوج ها موقعیت های مورد علاقه یکدیگر را تجربه کنند.

زندگی شبانه بسیار مهم است، و به منظور ایجاد اولین رابطه جنسی، زن و شوهر باید سعی کنند بهترین پوزیشن جنسی را انتخاب کنند.


کاهش درد اولین دخول

مهم ترین موضوع برای داشتن زندگی رضایت بخش و در عین حال خشنودی ازدواج، هنر برقراری ارتباط با همسر در طول رابطه جنسی است.

بنابراین قانون جنسیت برای سکس مفهوم درستی نیست.

از آنجا که انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند و واکنش های خاصی نسبت به یکدیگر نشان می دهند.

بنابراین، برخی از موارد زیر به طور کلی می توانند یک راهنما باشند.

منبع : پوزیشن جنسی برای اولین دخول و مقابله با درد

بازدید : 138
چهارشنبه 17 اسفند 1401 زمان : 14:48

بازی درمانی(Play Therapy) برای بیان احساسات کودکان استفاده می شود تا به آن ها کمک کند احساسات خود را به جای کلمات، با اسباب بازی به شکل بهتر و راحت تری بیان کنند.

بازی درمانی عمدتا برای کودکانی استفاده می شود که ممکن است نتوانند احساس خود را با کلمات بیان کنند. بازی درمانی به آن ها کمک می کند تا با استفاده از وسایل بازی ارتباط برقرار کنند. این می تواند به آن ها کمک کند تا یاد بگیرند با امور سخت کنار بیایند.

بازی درمانی چیست؟

کودکان به طور طبیعی از طریق بازی یاد می گیرند و رشد می کنند. بازی درمانی با همراهی درمانگر آموزش دیده انجام می شود، نظارت روانشناس در بازی درمانی بسیار مهم می باشد.

روش های مختلفی برای بازی در درمان وجود دارد، برای مثال آلات موسیقی، کتاب، ظرف شنی، نقاشی و صنایع دستی همچنین می‌توانند نقش بازی یا نمایش عروسکی اجرا کنند.

آیا کودک من نیازمند بازی درمانی است؟

همان طور که از کلمه ی “بازی درمانی” مشخص است، این شیوه برای درمان مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین در مواردی مطرح است که پای نوعی از اختلالات روانی در میان است.

در این موارد لازم است تا کودک از طریق دریافت مداخلات درمانی بازی محور که ماهیتی استعاری دارند، به سمت حل مشکل حرکت کند.

چرا بازی درمانی؟

همان طور که می دانید، “بازی” زبان ارتباطی کودک با دنیای پیرامونش است. اگر چه کودک افسره نمی تواند در مورد یاس و ناامیدی اش صحبت کند.

اما می تواند آن را در بازی هایش به خوبی به نمایش بگذارد و از طریق بازی، درمان شود. به عنوان والد یا مراقب کودک، این مطلب می تواند برای تان در بردارنده ی یک نکته اساسی باشد.

شما می توانید با دقت در نحوه ی بازی های فرزندتان، نسبت به حالات روانی او اطلاعاتی کسب کرده و در صورت لزوم هرچه سریع تر جهت استفاده از مداخلات روانشناختی لازم اقدام کنید.

به عنوان مثال والدین یک کودک پرخاشگر این گونه گزارش می کنند که او دراکثر بازی هایش نیز در حال آسیب ردن به عروسک هایش و تنبیه آن هاست.

کودک وسواسی ممکن است در بازی هایش نیز حالاتی از وسواس تمیزی بیش از حد، سخت گیری درمورد تمیزی نسبت به عروسک هایش و یا سرزنش کردن آن ها را نشان دهد.

در ذهن کودک چه می گذرد؟

شاید به عنوان والد با خود فکر کنید اگر بازی می تواند درمان بخش باشد، بهتر است خودم بازی کردن با کودک را آغاز کنم.

واقعیت آن است که فرایند بازی درمانی، امری کاملا تخصصی، علمی و نیازمند مداخله ی بازی درمانگر است.

به زبان ساده می توان گفت، اگر کودکی، مشکلات رفتاری از جمله وسواس، افسرگی، اضطراب، تنبلی، پرخاشگری، پرخوری و یا بی اشتهایی را نشان می دهد.

در حقیقت با مشکلات روحی ناتمامی مواجه است که لازم است در طی فرایند بازی درمانی، کامل شوند تا کودک بتواند آن ها را کنار بگذارد.

به عنوان مثال کودکی که خشم فروخورده عمیقی نسبت به پدرش دارد، ممکن است آن را در قالب افسردگی و یا پرخاشگری نشان دهد.

آنچه در جریان بازی درمانی اتفاق می افتد آن است که کودک در فضایی کاملا ایمن، مورد پذیرش قرار گرفته و شروع به تجربه ی کامل احساس خشم فروخورده می کند.

در نتیجه ی این امر، او می تواند به این احساس پایان بدهد و رفتارهای پرخاشگرانه کمتری بروز دهد.

فواید بازی درمانی

بازی به کودکان اجازه می دهد:

  • تا اعمال خود را بهتر مدیریت کنند و می تواند رفتار نامطلوب را کاهش دهد.
  • تا توانایی های خلاقانه حل مسئله را توسعه دهند.
  • که با دادن فضایی به آن ها برای ارتباط با افکار و احساسات خود در مورد همدلی و احترام به احساسات دیگران بیاموزند.
  • انعطاف پذیر است

انواع بازی درمانی

بازی درمانی برای اختلالات زیر استفاده می شود و بازده بالایی دارد:

  • مشکلات تحصیلی
  • اوتیسم
  • افزایش مهارت اجتماعی (مهارت‌های اجتماعی شامل راه‌هایی است که کودک از طریق آن با دیگران به منظور دوست‌یابی، برآورده کردن نیاز، قاطعیت، استفاده از مرزها و همکاری با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.)
  • اختلالات رفتاری
  • ناتوانی های یادگیری
  • مسائل مربوط به سلامت روان، مانند عصبانیت، اضطراب یا افسردگی
  • کمبودهای اجتماعی و عاطفی
  • بیان احساسات (خاک رس برای تقویت ابراز احساسات و عواطف به کار می رود، زیرا به کودک اجازه خلاقیت می‌دهد و از طریق همین خلاقیت است که احساسات کودک را تحریک می‌کند. نقاشی به کودک این امکان را می دهد که با افکار و احساسات خود در تماس باشد. به عنوان مثال: می توان از کودکان خواست تا تصویری از آنچه آن ها را عصبانی کرده است ایجاد کنند.)
  • رویدادهای استرس زا، مانند بیماری، سوء استفاده، تروما، یا بحران های خانوادگی ( مانند طلاق والدین)
  • افزایش اعتماد به نفس ( از نقاشی می توان برای نشان دادن رشد نقاط قوت کودک استفاده کرد. به عنوان مثال: یک کودک ممکن است از طریق نقاشی، پیشرفت خود را از دوران نوزادی تا امروز نشان دهد تا نقاط عطف به یاد ماندنی را برجسته کند و اینکه در طول سال ها چقدر رشد کرده و به موفقیت رسیده است. )

بازی درمانی اضطراب کودکان

بازی درمانی می تواند به کودکان کمک کند تا اضطراب های خود را به نمایش بگذارند، که به آن ها کمک می کند تا احساسات ترسناک را پردازش کنند. از طریق بازی درمانی، کودکان می‌توانند روش‌های «بودن» را تمرین کنند که برخلاف اضطراب است، مانند احساس قدرت، قوی و کنترل شرایط.

نکات اساسی در بازی با کودکان

اگر قصد دارید به عنوان پدر و یا مادر، کودکان را به مسیر تربیتی صحیح رهنمود کنید، بهترین ابزاری که در دست دارید “بازی” است.

کودکان در خلال بازی، چیزهای زیادی می آموزند. این در حالی است که گفته ها، توصیه ها و نصیحت های بزرگتر ها در اکثر موارد فاقد تاثیر رفتاری معنادار بر آن هاست.

۷ کلید اساسی در بازی درمانی

  • برای بازی با کودک، زمان خاصی اختصاص دهید. منظور از زمان خاص آن است که کودک احساس کند برای شما اهمیت دارد و بخشی از زمان شما به بازی کردن با او اختصاص داده شده است. با اجرای این گام ساده، تاثیر معناداری بر احساس ارزشمندی و عزت نفس او خواهید داشت.
  • اگر کودک تان مضطرب است می توانید از بازی های جسمی، نوازش کردن و در آغوش گرفتن به منظور کاهش اضطراب او استفاده کنید.
  • اگر کودک تان پرخاشگر و عصبی است، لازم است بدانید او در بخشی از زندگی اش احساس ناکامی را تجربه کرده است. بنابراین وقت آن است که در بازی، فضایی را فراهم کنید تا بتواند از طریق غلبه بر محیط، احساس پیروزی کند. در این شرایط بهتر است از بازی های رهایشی و توام با تخریب و کثیف کاری استفاده کنید. شن بازی، گل بازی، هفت سن، چیدن هرمی شکل لیوان ها و تخریب آن ها نمونه ای از این بازی هاست.
  • بجای سخنرانی به منظور رعایت قوانین در منزل، از موقعیت بازی برای ایجاد فرهنگ قانون پذیری در کودک استفاده کنید.
  • به عنوان مثال در حالی که همبازی فرزندتان هستید، محدودیت هایی را به صورت مقتدانه و عاری از خشونت وضع کتید و برای تخلف از آن ها، پیامدی طبیعی در نظر بگیرید. به عنوان مثال ” تا ساعت ۵ بازی می کنیم ولی اگر کسی جیغ زد، چون گوش بقیه درد می گیره و صداشو نمی شنوند، از بازی حذف میشه”.
  • بازی کردن می تواند برای شما نیز آرامبخش و مفید باشد. بهتر است در حین بازی از نقش همیشگی “والد” بیرون بیایید. کودک درون تان ر افعال کنید و صرفا بر رابطه ی خوب خود با کودک تمرکز کنید.
  • دوستان خیالی کودک را بپذیرید و با آن ها همراهی کنید. این مساله می تواند به احساسات کودک رسمیت داده و در تقویت خلاقیت او نیز موثر باشد.
  • قبل از اینکه درخواست کودک مبنی بر ادامه ی بازی، شما را خسته و بی حوصله کند، برای بازی، زمانی تعیین کنید و نسبت به آن پای بند باشید.
  • پرخاشگری و بی حوصلگی شما می تواند زحماتی را که در طی یک ساعت بازی با کودک، متحمل شدید از بین ببرد و هر دوی شما را عصبی و ناراضی کند.

منبع : بازی درمانی چیست؟

بازدید : 187
جمعه 12 اسفند 1401 زمان : 11:59

هر چه کودک کنجکاوتر باشد بیشتر می آموزد. پرورش دادن حس کنجکاوی در کودک شما، یکی از مهم ترین روش هایی است که می توانید به وی کمک کنید که در طول عمر خود یادگیرنده باشد.

کودکان در زمان تولد، یک یادگیرنده هستند و یک کنجکاوی طبیعی را در مورد نحوه انجام گرفتن کارهایی که در جهان صورت می پذیرد، دارند. کنجکاوی یک تمایلی برای یادگیری است. همچنین یک اشتیاق و تمایلی برای پیدا کردن، کشف کردن و نشان دادن می باشد.

والدین و سرپرستان، مجبور نیستند که بچه خود را کنجکاو کنند یا بچه خود را مجبور به یادگیری کنند. تحقیقات بیانگر این است که در واقع یک تمایل درونی در کودکان، برای یادگیری وجود دارد ( کنجکاوی آنها) و نه یک عامل یا فشار بیرونی، که آنها را تشویق به رسیدن به یک تجربه جدید می کند یا آنها را به یک موفقیت بزرگتر و طولانی مدت، در مدرسه سوق می دهد.

یادگیری یک چیزی است که همه کودکان همراه با آن متولد می شوند. آنها در هنگام وارد شدن به جهان، این انگیزه را دارند تا یاد بگیرند که کارهای صورت گرفته در سرتاسر جهان، به چه ترتیبی انجام می پذیرد:

  • کودک تازه متولد شده، با چشم های خود به صداها، چهره ها و اشیاء جالب توجه، نگاه می کند.
  • یک کودک هشت ماهه، جغجغه را حرکت می دهد و آن را در دهان خود قرار می دهد تا بداند که نتیجه اینکار چه چیزی می شود.
  • کودک نوپا یک چهار پایه را می گیرد تا به بالایمیز تلفن برود –و یک عروسکی که دوست دارد با آن بازی کند را بردارد.
  • یک کودک ۲ ساله، وانمود می کند که یک مامور شهرداری است و همه حیوانات اسباب بازی خود را در داخل سبد خشک شوئی، ” کامیون آشغال” می ریزد تا نشان دهد که وی هم می تواند مثل بقیه افراد، یک کاری را انجام دهد.

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی

الگوهای مورد علاقه را در دنیای اطراف ایجاد کنید:

به پیاده روی بروید و در مورد شگفتی های درختان، آسمان و ستاره ها تفکر کنید. همچنین به بچه خود اجازه دهید که این کار را همراه شما انجام دهد.

تمایلات و علاقه های طبیعی را که وجود دارند، تشویق کنید. بچه ها از طریق انجام دادن فعالیتی که توجه و تخیل آنها را درگیر می کند، چیزهای بیشتری یاد می گیرند. اگر وی موسیقی دوست دارد، برایش موسیقی اجرا کنید، ابزارات موسیقی را با هم بسازید و استفاده کنید، و همراه هم برقصید.

سعی کنید جواب های ساده و واضحی به سوالات وی دهید که مطابق با رشد بچه هم باشد.

شما به این سوال کودک که من از کجا آمدم بسته به اینکه سه ساله است یا سیزده ساله متفاوت پاسخ می دهید و صرفنظر از سن کودک، همیشه قبل از اینکه پاسخ بدهید، از وی بپرسید که نظر خودش چه چیزی هست.

یک کودک پنج ساله از مادرش پرسید،” من از کجا بوجود آمده ام؟” ، مادرش همه چیز را در مورد فرآیند تولید نسل به وی توضیح داد ( با اضطراب و همراه با لکنت). بچه وی با تعجب به مادر نگاه کرد، و در آخر این جواب را داد، ” منظور من اینه که آیا من هم مانند پدرم از نیویورک آمده ام یا یک جای دیگر؟”

و اگر جواب را نمی دانید، به او بگویید که نمی دانید. بگذارید بدانند که لزومی ندارد انسان همه جواب ها را بداند. همچنین این کار یک فرصتی را برای پیدا کردن الگوی یافتن جواب، فراهم می سازد. همراه وی به کتاب خانه بروید یا با یک شخص دیگری که ممکن است جواب را بداند صحبت کنید.

منبع : روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

بازدید : 195
يکشنبه 7 اسفند 1401 زمان : 15:07

افسردگی در سنین مختلف، احتمال همیشگی ( ۴ دوره اصلی)

افسردگی در سنین مختلف از کودکی تا پیری می تواند افراد را درگیر کند زیرا افسردگی در کنار اضطراب یکی از رایج ترین واکنش های سطح روان به انواع فشارها و استرس های محیطی می باشد، یکی از دلایل افسردگی عوامل ژنتیکی می باشد این به این معنا است که افرادی که در خانواده خود سابقه این بیماری را دارند بیش از افراد دیگر در برهه های مختلفی از زندگی شان به افسردگی مبتلا می شوند.

این افراد حتی بدون حضور رویداد های محیطی و آسیب زا باز هم درگیر افسردگی می شوند در این مقاله در مورد افسردگی در سنین مختلف توضیحاتی را ارائه می دهیم البته باید به این نکته توجه داشته باشید که داروهای ضد افسردگی تنها راه حل ممکن نمی باشند و بعضی اوقات باید از مشاور متخصص کمک بگیرید تا راهکارهای موثر برای درمان را انجام دهد و تاثیر آن از هر دارویی موثرتر خواهد بود.

افسردگی درسنین مختلف: ۴ دوره اصلی

علائم و نشانه های افسردگی در هر دوره ای از زندگی و در همچنین هر سن و سالی وجود دارد، علائم و نشانه های افسردگی شامل موارد زیر می شود:

  • خلق غمگین
  • ناتوانی در لذت بردن از زندگی
  • نا امیدی
  • عدم تمرکز
  • تغییراتی در خواب و اشتها
  • افکار مرگ و خودکشی

البته کودکان و نوجوانان ممکن است به شیوه های دیگری افسردگی شان را نشان دهند و به پرخاشگری بپردازند، در ادامه این مقاله توضیحات بیشتری در مورد بروز افسردگی در هر یک از دوره های زندگی می پردازیم.

افسردگی کودکی

افسردگی در کودکان علت مشخصی ندارد و بسیاری از عوامل دست به دست یکدیگر می دهند تا از افسرده شدن کودک جلوگیری شود، از جملع عواملی که باعث افسرده شدن آن ها می شود می توان به مواردی مانند زمینه ارثی، اختلافات والدین، مرگ والدین یا یکی از اعضای خانواده و غیره اشاره کرد.

افسردگی در کودکی معمولا نادیده گرفته می شود زیرا کودکان علائم آن ها با بزرگسالان متفاوت می باشد، به همین دلیل پدر و مادر باید به تغییرات رفتاری و خلقی فرزندشان توجه داشته باشند.

در بسیاری از مواقع کودکان افسردگی شان را معمولا با غمگینی، بی قراری، بهانه گیری های بیش از حد، بی انرژی بودن و انزوا طلبی نشان می دهند، علاوه بر این ها پسران به هنگام افسردگی به میزان زیادی پرخاشگر می شوند و معمولا دختران مشکلات خودشان را درون ریزی می کنند و بالعکس پسران مشکلات شان را با برون ریزی نشان می دهند.

در صورتی که تغییرات رفتاری و خلقی در کودک مشاهده کردی باید حتما برای دریافت تشخیص و خدمات درمانی به موقع از روانشناس کودک کمک بگیرید تا در حل این مسائل به شما کمک کنند.

افسردگی نوجوانی

تشخیص افسردگی در نوجوانی کار دشواری می باشد و متخصصان برای تشخیص آن در این دوره بیش از هر دوره ی دیگری احتیاط می کنند به خصوص زمانی که درمان دارویی صورت گیرد باید در این مسئله حساسیت بیشتری داشت زیرا دوره نوجوانی دوره گذر فرد از کودکی به بزرگسالی می باشد.

در این دوره فرد ممکن است به طور طبیعی با چالش هایی همراه باشند که با علائم و نشانه های افسردگی اشتباه گرفته شود در حالی که احتمال دارد این علائم نشان دهنده فرایند رشد طبیعی فرد باشند.

اما با توجه به این مسائل، افسردگی در دوران نوجوانی مانند سنین مختلف رخ می دهد، زمانی که فرد در نوجوانی دچار افسردگی می شود نشانه هایی مانند هیجانات منفی شدید، تغییرات رفتاری نظیر گوشه گیری، بی علاقگی به حضور در جمع دوستان، پرخاشگری و رفتارهای پر خطر دیده می شود.

در این دوره از زندگی بهداشت و سلامت روان اهمیت بسیاری دارد و دوره حساسی می باشد و لازم است نوجوان در این شرایط تحت نظر یک روانشناس قرار بگیرد تا بتواند آن علائم را کنترل کند و در بزرگسالی سالم و بی دغدغه ای داشته باشد.

افسردگی در سنین مختلف: افسردگی در جوانان

در دوره جوانی مانند سایر دوره های دیگر زندگی افسردگی به وجود می آید در این دوره فرد خواهان استقلال بیشتری می باشد و در تلاش است تا در زمینه های مختلف مانند ادامه تحصیل، رفتن به سربازی، ازدواج و یا پیدا کردن شغل مناسب تصمیمات درست و مناسبی را بگیرند، علاوه بر این ها دوران جوانی، پیش از ورود به بزرگسالی قرار دارد و مرور کردن بحران های بزرگسالی به یکی از دغدغه های بزرگ زندگی برای او تبدیل می شود.

در این سن، گرفتن تصمیمات در سرنوشت فرد تاثیر بسیاری دارد و ممکن است به خاطر تصمیمات اشتباه و یا فشار بیش از حد روانی، افسردگی به سراغ شخص بیاید.

هم چنین عوامل دیگری مانند مشکلات اقتصادی، ضربه های روحی و عاطفی، مشکلات خانوادگی و حتی مسائلی مانند ژنتیک در به وجود آمدن افسردگی جوانان نقش بسیاری دارد و به همین دلیل به والدین توصیه می شود تا در این دوره بیشتر به فرزندشان توجه داشته باشند تا با مشکلات این چنینی رو به رو نشوند.

منبع : افسردگی در سنین مختلف، احتمال همیشگی ( ۴ دوره اصلی)

بازدید : 129
يکشنبه 7 اسفند 1401 زمان : 15:05

تسهیل پیوند کودک با معلم و همکلاسی هایش

کودکتان دیگر مثل یک بچه ی بزرگ هر روز به مدرسه می رود. اما به جای شور و اشتیاقی که شما انتظار آن را دارید، بسیاری از روزها به خصوص روزهای شنبه را می بینید که کودکتان با گریه و یا دل درد به مدرسه می رود. او تمارض نمی کند. این عکس العمل به دلیل اضطراب هایی است که بر روی بدن کودک تاثیر می گدارد، و این اضطراب ها به خصوص در کودکان ممکن به ناراحتی معده منجر شود. ولی نگران نباشید، این مسئله که کودکان برای رفتن به مدرسه نیاز به کمک ها و سازگاری هایی داشته باشند غیر معمول نیست. در اینجا ده نکته بیان شده است که در این رابطه می تواند کمک کننده باشد.

  1. تسهیل برقراری ارتباط کودک با معلمش.

کودکان نیاز دارند که با یک بزرگسال که به آنها احساس امنیت می بخشد ارتباط برقرار کنند. بنابراین زمانی که آنها با والدینشان نیستند، نیاز دارند که دلبستگیشان را به سمت معلمشان سوق دهند، و یا اینکه انها ممکن است انقدر اضطراب داشته باشند که نتوانند آرامش خود را به دست بیاورند و به فرایند یادگیری بپردازند. اگر شما متوجه شدید که کودکتان از رفتن به مدرسه احساس خوبی ندارد، بلافاصله با معلمش مطرح کنید. فقط کافی است که به معلمش بگویید که به نظر می رسد که فرزندم هنوز خود را با مدرسه اخت نکرده است، و شما امیدوار هستید که او بتواند توجه ویژه ای به کودکتان داشته باشد که کودکتان احساس کند که در خانه ی خودش است. هر معلم با تجربه ای این مسئله را درک می کند و توجه بیشتری برای کمک به کودکتان خواهد کرد. بسیاری از معلم‌ها کارهای ویژه ای به کودک می سپارند، که کودک می تواند با آن ارتباط برقرار کند و هر روز می تواند وظیفه ی خود را انجام دهد.

  1. برقراری ارتباط کودک با دیگر کودکان

کودکان نیاز دارند که حداقل با یک کودک ارتباط برقرار کنند. اگر متوجه شدید که فرزندتان با این مسئله مشکل داردبا معلمش در میان بگذارید. از کودکتان بپرسید که کدام یک از بچه های مدرسه را دوست دارد که برای بازی کردن دعوت کند. اگر کودکتان در رابطه با پاسخ دیگر کودکان برای دعوت به بازی احساس راحتی ندارد، شما می توانید همواره یکی از کودکان را با مادرش بعد از مدرسه به بستنی دعوت کنید، یا اینکه برخی از اقوام را برای شام شب جمعه دعوت کنید.

شما تنها نیاز دارید که پیتزا تهیه کنید، و بعد از صرف شام، کودکان در اطراف خانه مانند دو دوست قدیمی با هم به بازی و مسابقه خواهند پرداخت. و چه کسی می داند؟ شاید شما و دیگر والدین بتوانید این مسئله را به این راحتی حل کنید.

  1. به کودکتان راه حلی را نشان دهید که بتواند در طول روز به شما فکر کند

برای بسیاری از کودکان، بزرگترین چالش خداحافظی کردن و جدا شدن از والدین است. یک مراسم جدایی ترتیب دهید، مانند بغل کردن یا گفتن: «من دوست دارم، تو منو دوست داری، روز خوبی داشته باشی و من ساعت ۳ تو را می بینم!». بیشتر کودکان دوست دارند که یک عکس خانوادگی در کیفشان داشته باشند. همچنین بسیاری از کودکان دوست دارند که علامت یا چیزی مربوط به والدینشان در جیبشان داشته باشند، مانند یک قلب کاغذی که کلمه ی عشق بر روی آن نوشته شده است، یا سنگی که آن را با همدیگر در ساحل پیدا کرده اید، اینها چیزهایی هستند که اگر کودک احساس تنهایی کرد به وسیله ی آنها می تواند اطمینان خود را به دست اورد.

  1. اگر می ترسد او را آرام کنید.

بیشتر اضطراب های ناشی از مدرسه به از نظر بزرگسالان مسخره و احمقانه به نظر می رسند، مانند اینکه کودک فکر می کند که تا زمانی که او در مدرسه است شما ممکن است بمیرید یا ناپدید شوید. افرادی که همدیگر را دوست دارند به طور طبیعی فراق و جدایی را دوست ندارند، ولی کودک باید اطمینان حاصل کند که شما خوب و سالم هستید، مدرسه می تواند باعث شود که کودک همچنان شما را دوست داشته باشد در حالی که شما در کنار او حضور ندارید. هر گفتگویی را با اطمینان به این مسئله که «تو می دونی که ما همیشه پیش هم بر می گردیم» پایان دهید. بنابراین کودک می تواند این جمله در ذهن خود تکرار کند و نگرانی خودش را برطرف کند.

  1. به کودکتان کمک کنید که حتی در حال اضطراب بخندد در نتیجه او گریه نخواهد کرد.

خنده راهی است که کودک می تواند به وسیله ی آن از اضطراب خود جلوگیری کند،، هر کودکی نسبت به سازگار کردن خود با مدرسه دچار ترس و اضطراب می شود. به کودکتان فرصت دهید که تا جایی که می تواند بخندد. اگر شما می توانید خوب است که هر روز صبح یک بازی تعقیب و گریز در خانه ترتیب بدهید، یا او را به خنده بیندازید، بدین وسیله کودک شما با جدایی از شما و رفتن به مدسه راحتتر کنار خواهد آمد. شما می توانید با استفاده از منحرف کردن ذهن او در زمانی که قسمتی از مغز او در حال هورمون سازی برای استرس است از این فرایند جلوگیری کنید. شما می توانید در خانه با تعقیب و گزیز یا بالش بازی از اضطراب او جلوگیری کنید. در اینجا چند بازی ذکر شده است که می تواند فرایند فراق و جدایی را آسان تر سازید:

  • «لطفا ترکم نکن.» زمانی که کتاب خواندن شما برای کودک تمام می شود و کودک از آغوش شما جدا می شود، او را به سمت خودتان برگردانید و به او بگویید که چقدر دوست دارید که در کنار شما باشد، و او را مطمئن سازید که شما نمی خواهید او را رها کنید و همیشه در کنارش خواهید بود. لحن خود را نرم و شوخ کنید تا کودک احساس آزادی و آرامش کند. ولی همچنان او به شما التماس می کند که بماند. نکته اینجاست که ترس او به این خاطر است که چقدر شما را می خواهد و به شما نیاز دارد، بگذارید او کسی باشد که خانه را ترک می کند. مثل همیشه او را بغل کنید و او را بخندانید.
  • بازی بای بای. یک مدلی از بازی قایم باشک هست که تنها اضطراب جدایی را به خنده در کودک تبدیل می کند. بگویید «بیا بازی بای بای را انجام دهیم.» شروع به خارج شدن کنید ولی از در خارج نشوید، اگر شما واقعا بروید این این کار برای کودک ترسناک است. به جای آن در بسته را که شما می خواهید از آن خارج شوید را باز کنید، در حال حاضر برای کودک این کار سرگرم کننده است. پس از آن عکس العملتان به صورتی باشد که شما از جدایی می ترسید، و دوباره بپرید داخل و به سمت کودکتان بروید و به او بچسبید. بگویید «من دلم برات تنگ شده بود! من هرگز نمی خواهم که از تو جدا شوم!» در آخر ، شجاعت خود را به دست بیاورید بگویید «بسیار خوب، بگذار دوباره سعی کنم! من شجاع خواهم بود!» و دوباره شروع به ترک کردن کنید. ولی دوباره، بازگردید و حتی قبل از اینکه از دید او خارج شوید بازگردید و به سمت او بروید، این کار کودک را به خنده می اندازد بخصوص اگر شما به صورت احمقانه ای این کار را انجام دهید و نشان دهید که خیلی نگران هستید. این بازی را ادامه دهید و بگذارید که او داد بزند و شما داد بزنید تا زمانی که او را وادار به خندیدن کند با این کار سطح اضطراب و ترس خود از دور ماندن از او را به کودک نشان می دهید.

۶- ارتباطتان را حفظ کنید

روز کودکتان را با پنج دقیقه ماندن در رختخواب یا بر روی کاناپه شروع کنید. و ۱۰۰ درصد توجه خود را به این معطوف کنید که چقدر او را دوست دارید. از این مسئله اطمینان حاصل کنید که هر روز وقتی که بعد از مدرسه کودکتان را می بینید زمان خاصی را صرف شنیدن اتفاقاتی که در ان روز برایش اتفاق افتاده است کنید. از این مسئله اطمینان حاصل کنید که یک برنامه ی طولانی قبل از خواب برای ایجاد احساس امنیت در کودک داشته باشید.

منبع : ده نکته برای سازگار شدن کودک با مدرسه

بازدید : 80
يکشنبه 30 بهمن 1401 زمان : 23:21

گریه نوزادان می تواند آرامش روانی تان را به هم بزند و منجر به واکنشی تند و انفجاری شود بنابراین باید راه های مقابله و دلایل آن را بدانید.

گریه نوزادان به عنوان اولین واکنشی که از طریق آن به برقراری ارتباط می پردازند شناخته می شود در حقیقت زبان اولیه ی آن ها گریه ست.

درست در زمانی که کودک زبان باز نکرده و قادر به برقراری ارتباط نیست، می تواند از طریق گریه هایی با اقسام مختلف، شما را متوجه نیاز خود کند.

جالب است بدانید که شنیدن صدای نوزاد و یا کودک، تقریبا در تمامی افراد احساس نیرومندی از برانگیختگی و ناراحتی ایجاد می کند که نوعی پاسخ فطری است.

این پاسخ به صورت ذاتی در نوع انسان برنامه ریزی شده تا بقای نوزادان را تضمین کند.

علت بی قراری و گریه شدید نوزاد

علت بی قراری و گریه شدید نوزاد معمولا بخاطر نیازهای جسمی و گرسنگی است. اما بچه ها ممکن است

در پاسخ به تغییر دما در هنگامی که لخت هستند، شنیدن صدای ناگهانی و یا محرک های دردناک نیز گریه کنند.

نوزادان و بچه های بزرگتر معمولا با شنیدن صدای گریه نوزاد دیگری نیز شروع به گریه می کنند.

این پاسخ در حقیقت نشان دهنده ی توانایی فطری واکنش نشان دادن به رنج دیگران در انسان است.

۱. عادت نداشتن به چرخه خواب

خوابیدن در ساعات مشخصی از شب برای نوزاد یه کار غیرمعمول است و برای این که به این چرخه عادت کند نیاز به زمان دارد، نوزد در جریان تلاش برای عادت به چرخه خواب، با گریه به این امر غیرمعمول واکنش نشان می دهد. خوابیدن برای کودک کار مشکلی نیست، اما احتمالا خوابیدن در یک ساعت مشخص از شبانه روز برای کودک دشوار است و این موضوع او را به گریه می اندازد.

برای این که نوزاد، خواب راحتی داشته باشد، نیاز است که تمام اندام ها و سیستم بدن با سیستم خواب در هماهنگی باشند و تا زمانی که این هماهنگی ایجاد نشود، نوزاد آرامش نداشته و گریه می کند، اما به تدریج بدن نوزاد شروع به سازگاری با چرخه خواب و هماهنگ شدن می کنند و معمولا این اتفاق پس از گذشت سه ماه می افتد.

گریه های کودک

۲. وجود ناراحتی جسمی در نوزاد

تنها راه ارتباطی نوزاد با والدین از طریق گریه کردن است، پس هر زمان که نیاز به انتقال چیزی باشد، گریه می کنند. اکثر زمان ها کودک به دلیل وجود چیزی آزاردهنده شروع به گریه و فریاد می کند. این شرایط ممکن است پیش از خواب نیز رخ دهد،

به عنوان مثال گرما یا سرما آزار دهنده در هنگام خواب، می تواند باعث گریه نوزاد شود، عواملی دیگری مثل گرسنگی یا وجود هر نوع بیماری نیز می تواند، او را بیدار نگه دارد و حتی گاهی نیاز به بازی قبل از خوابیدن دارد، همه این دلایل می توانند منجر به گریه نوزاد قبل از خواب می شوند.

۳. تلاش برای برقرار کردن رابطه با شما

یکی از دلایلی که باعث می شود کودک قبل از خوابیدن گریه کند، می تواند نیاز به توجه و تمایل کودک به برقراری رابطه با شما باشد. از آن جا که کودک متوجه می شود که دز زمان خاصی که همه می خوابند، مادر خود را نمی بیند، شروع به گریه کردن می کند.

در طول روز نوزاد با والدین خود در ارتباط ست، هم چنین تحرکات و سر و صداهای زیادی در اطرافش وجود دارد، پس سکوت شب و هنگام خواب می تواند برای او، امری خسته کننده باشد ،به همین دلیل با ساکت شدن محیط نوزاد شروع به گریه کردن می کند.

گریه های غیر طبیعی را بشناسید!

گریه ی نوزاد مانند الگوهای خواب او می تواند نشانه ای از ناراحتی دستگاه عصبی مرکزی باشد.

گریه نوزادان که صدمه ی مغزی دیده اند و یا دچار آسیب های پیش ازتولد و تولد شده اند، اغلب تیز و گوش خراش است و از نظر مدت نیز کوتاه تر از گریه های بچه ی سالم است.

بچه هایی که مشکل قولنج (دردهای حاد شکمی) یا گریه ی مداوم دارند نیز گریه هایی با صدای ریز و نخراشیده دارند.

فوت و فن آرام کردن گریه نوزادان

ممکن است شما همیشه گریه های کودک و یا نوزادتان را درست تفسیر نکنید اما با افزایش تجربه، بهتر عمل خواهید کرد.

در صورتی که با رفع نیازهای جسمی، تغذیه، عوض کردن پوشک و چک کردن معده درد و بیماری جسمی، نوزادتان باز هم دست از گریه بر نمی دارد، خوشبختانه روش های دیگری نیز وجود دارد که می تواند به آرام کردن او کمک کند.

۱-بچه را بلند کرده و در حالیکه روی شانه گذاشته اید، تکان دهید یا راه بروید.

این کار در حقیقت ترکیبی از تماس جسمانی، وضعیت عمودی و حرکت را تامین می کند که منجر به آرام شدن بچه خواهد شد.

۲-بچه را قنداق کنید. قنداق کردن می تواند حسی از امنیت و گرم شدن را به نوزادان بدهد.

البته یادتان باشد که سر و صورت نوزاد نباید پوشانده شود تا بتواند راحت نفس بکشد ، اگر کودک شما راحت است که دست هایش آزاد باشد ، زمان قنداق کردن، دست های او را آزاد بگذارید ؛ زمانی که یاد گرفت بچرخد و روی شکم دراز بکشد، دیگر او را قنداق نکنید ، زیرا احساس ناراحتی می کند.

۳-از یک پستانک شیرین شده با محلول آب قند استفاده کنید.

شاید ساده به نظر برسد اما مکیدن منجر به کنترل سطح برانگیختگی می شود، درد را تسکین می دهد و کودک را آرام می کند.

۴-به آرامی صحبت کنید یا صدای موزون در بیاورید.

این نوع صداهای یکنواخت، مداوم و موزون مانند صدای تیک تیک ساعت از صداهای متناوب موثرتر نیز هستند.

می توانید از صداهای آرام مانند صداهای درون رحم نیز تقلید کنید.

کودک به این گونه صداها عادت دارد و با شنیدن آن ها احساس امنیت و آرامش خواهد کرد.

بعضی از کودکان با شنیدن صداهای چند بسامدی مانند صدای جارو برقی و هواکش نیز آرام می شوند.

۵-بچه را برای رانندگی کوتاه مدت به بیرون ببرید و یا او را در گهواره تکان دهید.

۶-بچه را با نوازش تنه و دست و پا، با حرکاتی مداوم و آرام ماساژ دهید.

۷-می توانید چند مورد از پیشنهادهای بالا را با هم ترکیب کنید، چون تحریک چند حس از تحریک یک حس موثرتر و نتیجه بخش تر است.

۸-اگر علت گریه کودک، دردهای شکمی، معده درد و یا رفلاکس است، ضمن استفاده از دارو برای دقایقی حواس او را پرت کنید.

این کار می تواند از طریق یک عروسک، اسباب بازی جالب، شکلک درآوردن و یا آواز خواندن اتفاق بیفتد.

۹-اگر هیچ یک از روش های فوق فایده ای نداشت، اجازه دهید او برای دقایقی گریه کند.

گاهی اوقات کودک به قرار گرفتن روی تخت به خوبی جواب می دهد و بعد از دقایقی به خواب می رود.

تولد دندان ها و گریه نوزاد

در فاصله ی ۴ تا ۷ ماهگی، جوانه زدن دندان ها می تواند برای نوزاد به منزله ی دردناک ترین چیزی باشد که در طی عمر کوتاهش دیده است.

جوانه زدن هر دندان می تواند فریاد نوزادتان را به هوا ببرد و ساکت کردنش را سخت کند.

بنابراین لازم است این مورد را نیز

با لمس لثه ی نوزاد بررسی کنید و اگر جوانه های سختی را دیدید که از لثه بیرون زده اند، بدانید که علت گریه نوزادان، تولد دندان هاست.

منبع : دلایل اصلی گریه نوزادان| ۹ روش خانگی برای آرام کردن نوزادان

بازدید : 133
دوشنبه 24 بهمن 1401 زمان : 14:31

کودکان می توانند بیش از حد بی نظم بوده و محیط شلوغی را برای خودشان درست کنند. ممکن است نسبت به این موضوع آگاه باشید که کودکان کمی هستند که دوست دارند منظم باشند , واقعا ذات تمیز و مرتبی داشته باشند، ولی بیشتر کودکانی که ما با آنها آشنا هستیم، کودکانی هستند که کمتر منظم هستند.

شما به عنوان یک مادر، ممکن است با مشکلاتی مواجه شده باشید در رابطه با اسباب بازی هایی که به طور نا منظم در اتاق پخش می شوند، وسایل مربوط به شهر بازی که در کف اتاق پخش می شوند، موارد و لوازم عادی که در سرتاسر خانه پخش شده است و سایر موارد شلوغ کاری که از طریق بچه ها ایجاد می شود، و نسبت به آنها اعتراض داشته باشید.

موارد محدودی وجود دارد که می تواند به مدیریت این مشکلاتی که والدین با آنها مواجه هستند، کمک کند. برخی از این روش ها را که بهترین می باشند ، را در ادامه لیست شده اند. سعی کنید آنها را امتحان کنید و ببینید که چقدر برای شما مناسب می باشند.

  1. جمع و جور کن! این یک کلمه ای است که در سال های گذشته زیاد مورد استفاده قرار گرفته است، ولی داشتن یک خانه آرام و منظم، یک نکته بسیار مهمی می باشد. به طور اصولی، در حوزه و ناحیه مربوط به کودک ، که کودک در آنجا فعالیت دارد، پیشنهاد می کنیم که همه چیز (بله، همه چیز) مرتب باشد و اسباب بازی های شکسته ، وسایل غیر ضروری، دور انداخته شود و تعداد موارد موجود کاهش یابد ( برای مثال اگر ۵۰ تا اسباب بازی مربوط به حیوانات باشد، آنها را به ۱۰ اسباب بازی حیوانات کاهش دهید). بلی، این روش مدت زمان زیادی طول خواهد کشید و ولی به صورت کلی خوب است و زمان کمی را در روز به آن اختصاص دهید ( برای مثال ۱۵ دقیقه در هر روز یا مواردی شبیه آن، و اگر فرصت مناسبی داشتید ، می توانید چند ساعتی را صرف این کار کنید).
  2. جای هر چیزی! هر چیزی باید یک جای خاصی داشته باشد و در جایگاه مختص به خودش قرار بگیرد. شما مجبور نیستید که سبدها یا سطل های اسباب بازی گران قیمتی را بخرید ( اگر چه داشتن سبدهای مناسب اسباب بازی ها جمع و جورتر نشان می دهد). مطمئن شوید که در هر سبد یک نوع خاصی از وسایل یا اسباب بازی ها را انبار کرده اید، و هر سبد را برچسب بزنید.
  3. ” نظارت مادر”. کودک یک عادت بد دارد و سایل را جایی قرار می دهد که نمی توان به صورت سریع خانه را تمیز کرد. گاهی مجبور هستید که همه جاهایی که وسایل جمع شده است را نگاه کنید و همه چیز را در جایگاه مناسب خودشان قرار دهید، تا مطمئن شوید که همه وسایل در جایگاهی قرار گرفته اند که به راحتی می توان آنها را پیدا کرد.
  4. این کار را به صورت یک بازی و سرگرمی انجام دهید. حتی در صورتی که شما این احساس را نداشته باشید که برای هر کاری که باید بچه هایتان انجام دهند، از آنها قدر دانی کنید، ایجاد کردن یک بازی یا سیستم قدردانی، که شامل تمیز کردن و فرآیند نگه داری می باشد، می تواند مفید باشد. برای مثال، اگر برخی وسایل بر روی کف زمین قرار داشته باشد، به بچه های خود بگویید که ۲۰ تا از وسایل را بردارید و آنها را در جایگاه مناسب خوشان قرار دهید، و در عوض آن به اندازه یک چهارم وسایل یا بخشی از آن، به آنها شکلات دهید یا ده دقیقه به آنها زمان دهید که بازی الکترونیکی انجام دهید، یا هر کار دیگری که فکر می کنید برای بچه های شما منطقی باشد.

منبع : پنج روش برای مدیریت وسایل و اسباب بازیهای کودک شما

بازدید : 213
دوشنبه 17 بهمن 1401 زمان : 21:46

هر کودکی شخصیت خاص خود را دارد و در مراحل مختلف رشد رفتارهای متفاوتی دارد، اصول تربیت کودک به شما یاد می دهد که چگونه در سنین مختلف رفتار درستی با فرزند خود داشته باشید.

والدین باید با احساس امنیت، خودآگاهی، الگوی شناختی، تعامل اجتماعی، قوانین و هنجارهای فرزندان خود روبرو شوند و یاد بگیرند که فرزندان خود را بپذیرند. تا حدودی پذیرش والدین زمینه ساز سعادت زندگی کودک خواهد بود.

در ادامه اصول تربیتی کودک ذکر شده است که والدین با رعایت آن می توانند آینده فرزند خود را تنظیم کنند.

اصول تربیت کودک

لازم نیست کامل باشید

همه ما اشتباه می کنیم و کودکان نیز از این قاعده مستثنی نیستند، زیرا همه (به خصوص کودکان) ناقص هستند. بنابراین، در فرآیند تربیت فرزندان، به عنوان والدین، نباید کورکورانه به دنبال کمال باشید.

هرگاه کودکی مرتکب اشتباهی شود، والدین به شدت شکایت می‌کنند «چرا تو اینگونه هستی؟ بچه‌های دیگر اینقدر خوب رفتار می‌کنند، اما چرا تو نمی تونی خودت رو کنترل کنی؟ تو خیلی بچه بدی هستی! برای پدر و مادرت باعث خچالت میشی! ما واقعا از به دنیا آوردنت پشیمانیم!» علاوه بر این جملات ضرب و شتم نیز باعث می شود که کودک دچار تخریبی شود که حتی تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا میکند.

از خود بپرسید آیا این کارها واقعا برای کودکان خوب است؟

ما به عنوان پدر و مادر باید متوجه باشیم که اشتباه کردن بچه ها بسیار طبیعی است. بچه ها همیشه در حال آزمون و خطا هستند و با این کار یاد می گیرند که چگونه باید با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کنند. بنابراین رفتار خوب و درک شما از این امر می تواند باعث پیشرفت کودکتان شود.

بنابراین طبق اصول تربیت کودک، وقتی کودکان مرتکب اشتباه می شوند، والدین باید به جای اینکه اشتباهات فرزندانشان را بزرگ کرده و بی وقفه نق بزنند، با این اشتباهات برخورد متفاوتی دارند.

اشتباهات کودکان معمولا به دو دسته تقسیم می شود. یکی اینکه بزرگترها باید فوراً اصلاح کنند، مانند عدم توجه به بهداشت، قلدری به ضعیفان، ندانستن مراقبت از اموال عمومی و غیره.

دیگری اشتباهاتی است که بچه ها بتوانند خودشان را اصلاح کنند، مثلاً چگونه خود را با شرایط وفق دهند، ارتباط آن ها محیط زیست، زندگی، شکست ها و غیره، والدین باید فرزندان خود را به امتحان و آزمون و خطا در این موارد تشویق کنند.

کودکان برای رشد نیاز به “اشتباه” دارند

اصول تربیت کودک بیان می کند که شکست مادر موفقیت است، کودکان در فرآیند بزرگ شدن به اشتباه می پردازند و اغلب به منظور تصحیح اشتباهات و پیشرفت مستمر، به منظور رشد و بهبود خود ادامه می دهند. اگر والدین فرصت اشتباه را برای کودکان فراهم نکنند، کودکان تنبل می شوند، از تلاش می ترسند یا به والدین خود وابسته می شوند. مهمتر از آن اینکه اگر کودک اشتباهی مرتکب نشود، نه می‌داند چه چیزی اشتباه است، نه می‌داند چگونه اشتباه را اصلاح کند و دلیل این که چرا باید اشتباه را اصلاح کند.

شاید دیدگاه «تشویق کودکان به اشتباه» مورد مخالفت اکثر والدین قرار گیرد، زیرا این دیدگاه را غیر معقول می دانند. در واقع، تشویق تنها یک وسیله است و پرورش “درک” کودکان هدف واقعی است. مطالعات نشان داده است که درک بسیاری از کودکان از اشتباهات ناشی می شود. لازم به یادآوری است که «اشتباهات» ذکر شده در اینجا به اشتباهات اصولی از جمله نقض قوانین و مقررات مربوط نمی شود.

هر پدر و مادری امیدوار است که فرزندشان عالی، باهوش و کامل باشد و همیشه خوش رفتار و مطیع باشد یا به ندرت مرتکب اشتباه شود. با این حال، چنین آرزویی خوب و محبت آمیز نیست، بلکه اشتباه و خودخواهانه است. والدین در اصول تربیت کودکان نباید بر اساس ترجیحات شخصی خود بر رشد فرزندان تأثیر بگذارند، بلکه باید نیازهای رشدی کودکان را اساس قرار دهند و به رشد و اتحاد جسمی و روحی آن ها کمک کنند.

هر کودکی باید در دوران کودکی اشتباهات بیشتری انجام دهد و والدین باید در این مورد مدارا کنند، اشتباه کردن در دوران کودکی این است که اطمینان حاصل شود که کودکان پس از پا گذاشتن به جامعه، اشتباهات خطرناک کمتری انجام خواهند داد.

تربیت کودک از بدو تولد

وقتی کودکان اشتباه می کنند، به راهنمایی فعال والدین نیاز دارند

در واقع وقتی بچه ها در ابتدا اشتباه می کنند، اگر بدانند که اشتباه کرده اند، برای اصلاح آن سخت تلاش می کنند. اشتباهات آن ها فقط به این دلیل است که کودکان تجربه زیادی در روند رشد ندارند و پس از مواجهه با چیزی که هرگز اتفاق نیفتاده است، در مقابل چیزهای جدید ضرر می کنند.

کودک تمایل به انجام کارها دارد، اما نمی داند چگونه آن را انجام دهد، چگونه با آن برخورد کند. در این زمان، کودک به طور غریزی از خود محافظت می کند و احتمالاً به همین دلیل اقدامات نامناسبی انجام می دهد و در نتیجه دیگران را آزار می دهد.

در چنین شرایطی والدین باید دلایل را تجزیه و تحلیل کنند و با کمک اصول تربیت کودک فرزندان خود را برای یافتن راه صحیح یاری یا راهنمایی کنند. اگر فقط کورکورانه کودکان را مورد انتقاد و اتهام قرار دهید، باعث از دست دادن اعتماد به نفس آن ها می شود، آن ها از ته دل معتقدند که بچه بدی هستند و فکر می کنند که هرگز تغییر نخواهند کرد. به این ترتیب، آن دسته از کودکان با رفتار خوب، بدون دلیل از سوی والدین خود به عنوان فرزندان بد تعریف می شوند و این ویژگی را تا بزرگسالی با خود حفظ می کنند.

“اشتباهات” منعکس کننده انعطاف پذیری

دوران کودکی بهترین زمان برای یک فرد است، زمانی که کودکان به احتمال زیاد آموزش می بینند و بیشترین انعطاف پذیری را دارند. والدین باید از این زمان طلایی استفاده کنند تا فرزندان خود را به درستی در فکر راهنمایی کنند و در عین حال اجازه دهند برخی از اشتباهات را مرتکب شوند.

اشتباه کردن بچه ها بد نیست، تا حدی خوب است. کودک به دلیل ناآگاهی خود مرتکب اشتباه می شود، والدین می توانند از این فرصت استفاده کنند و او را به خوبی تربیت کنند، این نوع آموزش قطعا به او کمک می کند که در آینده با ورود به جامعه دچار اشتباهات مشابه نشود.

والدین ابتدا متوجه می شوند که چرا فرزندانشان مرتکب اشتباه شده اند و سپس به دنبال فرصت هایی برای برقراری ارتباط با آن ها و تصحیح رفتار آن ها می گردند. در طول فرآیند ارتباط سعی کنید آرام باشید و «دلیل رفتار آن ها را درک کنید». کودک کم کم یاد می گیرد که یک فرد کامل باشد و کارها را به درستی انجام دهد و می تواند سالم و با اعتماد به نفس بزرگ شود. کاری که والدین باید انجام دهند این است که چگونه عوامل نامطلوب و منفی در روند «اشتباهات» فرزندانشان را به عوامل مساعد، مثبت و اصول تربیت کودک تعویض کنند.

منبع : اصول تربیت کودک : هر کودکی منحصر به فرد است

بازدید : 139
دوشنبه 17 بهمن 1401 زمان : 21:45

خیانت به معنای برقراری نوعی از رابطه ی عاطفی، جنسی و با فردی جز همسر است که به صورت مخفیانه انجام می گیرد .

آگاهی از آن می تواند طرف مقابل را دچار علایم جسمانی و روانی قابل توجهی از جمله بی قراری، خشم، ناراحتی، تپش قلب، مشکلات خواب، اضطراب، افسردگی و پوچی کند.

وقوع خیانت و آگاه شدن از آن نه تنها روابط زوجین را مخدوش می کند بلکه می تواند پایه های اساسی اعتماد و احسس امنیت در کودکان را نیز به شدت تخریب کند.

تاثیر خیانت والدین بر کودک

این مساله می تواند با توجه به سن فرزند تاثیرات متفاوتی را ایجاد کند.

به عنوان مثال فرزندان تا قبل از تجربه ی بلوغ، ممکن است به شدت در خود فرو رفته و یا پرخاشگر شوند.

بی اشتهایی، بدغذایی، افت تحصیلی، کج خلقی، ناخن جویدن، شب ادراری و کابوس های شبانه از جمله دیگر علایمی است که این کودکان از خود بروز می دهند.

ممکن است کودک علایمی از جمله بی اشتهایی عصبی و یا بیماری های روان تنی را نیز بروز دهد.

همچنین نوجوانان نیز در این شرایط واکنش های توام با پرخاشگری و مشکلات متعدد سازگاری را بروز می دهند و گیج و آشفته می شوند.

نواجوانان و ایجاد بحران های اخلاقی

می توان گفت مهم ترین مساله ی قابل طرح برای زندگی یک نوجوان، هویت یابی است.

نوجوانانی که از روابط خیانت آمیز والدین آگاه می شوند غالبا در زمینه ی شکل دادن به هویت مطلوب با مشکلات متعددی مواجه می شوند.

این گروه از نوجوانان روابط صمیمانه را سرشار از ناامنی و بی اعتمادی دانسته و بر اساس همین ادراک، پیش نویس روابط آینده ی خود را نیز ترسیم می کنند.

بر اساس مطالعات، این گروه از نوجوانان با احتمال بیشتری ممکن است دست به بزهکاری و رفتارهای پرخاشگرانه بزنند و بیشتر از سایر همسالان خود در معرض بحران های اخلاقی قرار دارند.

طوفان خشم فرزندان از طریق خیانت راه اندازی می شود.
آگاهی فرزندان از خیانت والدین می تواند منجر به تجربه ی بالاترین سطوح خشم در فرزندان شود.

منبع : خیانت والدین بر فرزندان چه تاثیری دارد؟

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 333
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 89
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 730
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1964
  • بازدید ماه : 13336
  • بازدید سال : 1453529
  • بازدید کلی : 4324624
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی